مرکز فوق تخصصی
درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا،
شعبه تهران خیابان شریعتی,
نبش خیابان یخچال پلاک 97
آدرس در گوگل مپ
بهزاد قربانی تشریح کرد:
درمان ناباروری نیازمند حمایت بیمههاست / تأثیر سلامت روان والدین بر باروری
روانپزشک و عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا ضمن انتقاد از عدم حمایت سازمانهای بیمه برای درمان ناباروری، تصریح کرد: امروزه ملاحظات روانشناختی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در باروری شناخته میشود.
به گزارش ایکنا، پژوهشگاه ابنسینا سالهاست که برای درمان ناباروری پژوهش و فعالیت میکند و از ابتدا بر ابعاد مختلف باروری مانند ایمونولوژی، ژنتیک، عفونتها و غدد تولید مثل و جنبههای اخلاقی و حقوقی باروری متمرکز بوده است.
از مهمترین اهداف شکلگیری آن میتوان به این موارد اشاره کرد: انجام طرحهای پژوهشی در زمینه فناوریهای نوین زیستی و تولید مثل و سرطان، بررسی و شناسایی و کمک به رفع نیازهای پژوهشی بخشهای تشخیصی و درمانی در زمینه فناوریهای نوین، ارائه خدمات درمانی و تولیدی متناسب با حوزههای فعالیت پژوهشگاه، بهرهگیری از آخرین نتایج پژوهشها و پیشرفتهای علمی برای توسعه اهداف پژوهشگاه، تدوین و ارائه آموزشهای علمی ـ کاربردی و نیز برگزاری دورههای تحصیلات تکمیلی با همکاری دانشگاهها.
در همین راستا بهزاد قربانی، روانپزشک و عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا، در گفتوگو با ایکنا درباره فعالیتهای این پژوهشگاه گفت: بیش از دو دهه است که پژوهشگاه برای درمان ناباروری پژوهش و فعالیت میکند و امروز یکی از قطبهای بزرگ درمان ناباروری در کشور محسوب میشود و به جرئت میتوان گفت که بعد از پژوهشگاه رویان، بزرگترین مرکز درمان ناباروری در کشور به حساب میآید. پژوهشگاههای رویان و ابنسینا هر دو زیر نظر جهاددانشگاهی اداره میشوند و براساس روشهای درمان ناباروری روز به مراجعان خود خدماتی را ارائه میکنند. در پژوهشگاه ابنسینا علاوه بر کار درمانی، فعالیتهای پژوهشی هم انجام میشود.
قربانی ضمن انتقاد از عدم حمایت سازمانهای بیمه برای درمان ناباروری، افزود: امروزه برای درمان ناباروری از تکنیکهای نوین و متنوع و صرف هزینههای بسیار زیاد استفاده میشود که از توان و عهده زوجهای نابارور خارج است و اگر درمان چندین بار تکرار شود، هزینهها نیز چندین برابر میشود؛ در نتیجه بسیاری از زوجهای نابارور از ادامه درمان انصراف میدهند. لذا پژوهشگاه رویان در راستای پیشبرد سیاست افزایش جمعیت و با هدف حمایت از زوجهای نابارور با سازمان بیمه خدمات درمانی نیروهای مسلح قراردادی را منعقد کرده است تا از هزینههای درمان ناباروری کاسته شود. متأسفانه فقط بخشهای پاراکلینیک و دارویی تحت پوشش سازمانهای بیمه هستند و شاید بتوان گفت که نزدیک به ۴۰ درصد خدمات برای زوجین نابارور تحت پوشش بیمههاست و بیمهها مابقی هزینه را پرداخت نمیکنند. بر همین اساس درمان ناباروری در کشور نیاز به حمایت سازمانهای بیمه دارد.
بیماریهای روانی از طریق ژنتیک به فرزندان منتقل میشود
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابنسینا در پاسخ به اینکه زمینههای فکری و روانی چه تأثیری بر باروری زوجها دارد؟ گفت: امروزه ملاحظات روانشناختی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در باروری شناخته میشود. مطالعات نشان میدهد که بسیاری از عوامل مانند تغذیه نامناسب، شغل، اضطراب و افسردگی میتواند عوارض کوتاهمدت یا طولانیمدت روی جنین داشته باشد. لذا بیماریهای روانی والدین میتواند از طریق ژنتیک به جنین منتقل شود و سلامت جنین را به خطر اندازد؛ تا جایی که برخی از این عوارض از تولد تا کهنسالی دامنگیر فرزند خواهد شد.
قربانی بر سلامت روان فرزندان تأکید کرد و افزود: فرزندان نیاز دارند که پدر و مادری سالم مسئولیت تربیتشان را برعهده گیرند. لذا هرگونه ناهنجاریهای رفتاری والدین میتواند سلامت روان فرزندان را تهدید کند، برای مثال پدر و مادری که دائماً با یکدیگر درگیری کلامی دارند فرزند پرخاشگری را به جامعه تحویل میدهند. همچنین سلامت محیط زندگی بر تربیت فرزندان بسیار مؤثر است و محیط زندگی استرسزا میتواند اثرات منفی بر فرزندپروری داشته باشد. بنابراین دو عامل ژن و محیط بر سلامت فرزندان اثرگذار است. جمله معروفی میگوید که کودکان پرنس و پرنسس به دنیا میآیند و این ما هستیم که آنان را تبدیل به قورباغه میکنیم. لذا والدین براساس مدل تربیتی و ژن بیمار خود آینده فرزندانشان را خراب میکنند.
وی در پاسخ به اینکه چه عواملی سبب کاهش نرخ باروری در کشور شده است؟ گفت: مبحث افزایش جمعیت به نرخ کلی باروری برمیگردد که حداقل میزان TFR باید عدد ۲ باشد؛ یعنی اگر پدر و مادر دو فرزند داشته باشند، بعد از اینکه هر دو مُسن شدند و از دنیا رفتند آن دو فرزند جایگزین خلأ جمعیتی حاصل از این نقصان خواهند شد. اگر بخواهیم مقدار جمعیت ۸۴ میلیون نفری فعلی حفظ شود و تغییری در کاهش یا افزایش جمعیت نداشته باشیم، مقدار TFR باید بر روی عدد ۲ باقی بماند و به ازای هر پدر و مادری که فوت میکنند دو فرزند وجود داشته باشد، یعنی وقتی دو نفر از دنیا میروند، دو نفر دیگر متولد شوند.
راهکارهای افزایش جمعیت
قربانی افزود: البته اگر بخواهیم افزایش جمعیت در کشور رخ دهد باید مقدار TFR از عدد ۲ بالاتر رود؛ برای مثال مقدار TFR ۲,۱ میتواند به رشد جمعیت کشور کمک کند اما این مقدار به چه معناست؟ مقدار TFR ۲.۱ یعنی از هر ۱۰ خانواده، ۹ خانواده دو فرزند به دنیا بیاورند و یک خانواده سه فرزند به دنیا بیاورد. اگر مقدار TFR ۲.۲ باشد یعنی از هر ۱۰ خانواده، ۸ خانواده دو فرزند به دنیا بیاورند و ۲ خانواده دیگر سه فرزند به دنیا بیاورند. در دهه پنجاه TFR در ایران بین عدد ۵ تا ۵.۵ بود، اما امروز TFR در ایران بین ۱.۴ تا ۱.۶ است و ادامه این وضعیت به کاهش روزافزون جمعیت کشور ختم میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه ابنسینا در پاسخ به اینکه چطور میتوانیم میانگین TFR کنونی را که ۱,۵ است به ۲ برسانیم تا حداقل جمعیت ثابت بماند؟ گفت: رسیدن به این مقدار TFR موردی نیست که فقط بخواهیم در قالب توصیه و سفارش انجام دهیم؛ TFR معلول بسیاری از علتهاست. برای رسیدن TFR به عدد ۲ چند راهکار وجود دارد؛ افزایش میزان ازدواج، کاهش سن ازدواج، افزایش فرزندآوری در خانوادهها، کاهش میزان طلاق در جامعه و فراهم کردن شرایط اقتصادی، حمایتی و اجتماعی خانوادهها.
قربانی گفت: از ۴ دهه گذشته تا به امروز جامعه تغییرات زیادی کرده است، برای مثال طی این سالها زنان به دنبال اشتغال و تحصیلات رفتند؛ البته این موضوع به خودی خود مقوله خاصی نیست اما وقتی که مادران کار میکنند و درس میخوانند، نمیتوانند مانند ۴ دهه گذشته مراقب فرزند یا فرزندان خود باشند، چراکه در بعضی از خانوادهها والدین باید برای گذران زندگی با هم کار کنند تا بتوانند چرخ زندگی را بچرخانند. بنابراین برای رسیدن TFR به عدد ۲ فقط بحث اقتصادی مطرح نیست و مسائل دیگری مانند نگهداری و مراقب از فرزندان و تغییر سبک زندگی نیز وجود دارد. اگر امروز خانوادهها نمیخواهند بیشتر از یک فرزند داشته باشند، به دلیل مشکلاتی است که در مسیر تولد تا بزرگسالی فرزندان وجود دارد.
وی ادامه داد: اگر تن به ازدواج ندادن یا جلوگیری از فرزندآوری زوجهای جوان را الگو قرار دادن فرهنگ غربی بدانیم، دچار یک خطای محاسباتی شدهایم، چراکه مقوله افزایش جمعیت در دستور کار دولتهای غربی است و برای ترغیب خانوادهها به فرزندآوری بستههای حمایتی خاصی را در نظر میگیرند یا برای ازدواج دختران و پسران جوان تسهیلات بلاعوضی را ارائه میدهند تا مقدار TFR کشورشان افزایش پیدا کند. به هر ترتیب مقوله تن ندادن به ازدواج و یا جلوگیری از فرزندآوری در کشور معلول بسیاری از علتهاست و نمیتوان نقش اقتصاد را در آن نادیده گرفت.
قربانی گفت: اگر از نظر روانشناسی ازدواج دختران و پسران را در شهرهای کوچک و بزرگ مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که در شهرهای کوچک و روستاها ازدواج و فرزندآوری بسیار بیشتر از شهرهای بزرگ است؛ در حالی که درآمد خانوادههای روستایی از خانوادههای شهری کمتر است. در جوامع روستایی افراد میخواهند زندگی سادهای را شروع کنند و انتظار زیادی از طرف مقابل ندارند اما در جوامع و شهرهای بزرگ چون مقوله ازدواج را در ذهن خود تبدیل به سنگ بزرگی کردهاند، ترجیح میدهند که به سمت ازدواج نروند و تنها زندگی کنند. همچنین در جوامع بزرگ و شهری امکان ملاقات و تکرار برخورد دختران و پسران با هم کمتر است؛ هرچه جوامع کوچکتر باشد، اختلاط بیشتری بین دختران و پسران رخ میدهد و امکان تکرار دیدار بیشتر میشود، چراکه جمعیت زیادی ندارند.